تحولات منطقه

کتاب «نسخایی‌ها» روایت زندگی و شهادت شهید مدافع حرم سجاد عفتی با نام جهادی ابراهیم است که پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی پر فراز و نشیب، به‌خصوص در سنین نوجوانی و جوانی در سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه شهید شد.

کتاب «نسخایی‌ها» روایتی از زندگی شهید سجاد عفتی
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین کتاب نسخایی‌ها؛ روایت زندگی و شهادت شهید مدافع حرم سجاد عفتی با نام جهادی ابراهیم است که پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی پر فراز و نشیب، به‌خصوص در سنین نوجوانی و جوانی در سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه شهید شد.

راوی این کتاب یک زن خبرنگار است، مادری که وظیفه پوشش خبری را در اتفاقات مربوط به سال ۱۳۸۸ برعهده داشته و در همان دوران نیز برای نخستین بار با سجاد عفتی ملاقات کرده است. پسر جوانی با گوش شکسته و سروشکلی همانند بسیجی‌ها که در اتوبوسی که زن را به دلیل حضور در اعتراضات در آن جای داده بودند، حضور داشت. زن تنها چند سال پس از این واقعه تصویر سجاد را در اعلامیه نخستین سالگرد درگذشتش می‌بینید و با گفتگو با دوستان و نزدیکان سجاد، آنچه را که درباره او درمی‌یابد با مخاطب به اشتراک می‌گذارد.

دوران کودکی و نوجوانی سجاد آکنده از تلخ و شرین‌های طنزآلود است؛ اما به تدریج زندگی روی دیگر خود را نیز به سجاد نشان می‌دهد تا در بدو جوانی از او یک نخسایی (نیروی خودجوش سپاه اسلام) بسازد. کتاب تلاش دارد علاوه بر معرفی شهید، گروه بسیجیان موسوم به نخسایی‌ها را نیز به مخاطب بشناساند.

کتاب پیش رو روایتی است از زندگی یکی از پهلوانان کشتی که در سال ۱۳۹۴ در سوریه جام شهادت را سرکشید. در انتهای کتاب مجموعه‌ای از عکس‌های شهید عفتی که با نام جهادی ابراهیم در سوریه حضور داشت در اختیار گذاشته شده است.

قسمتی از متن کتاب

ساعت دو ونیم نیمه شب بود. خواب و چشمانم هیچ نسبتی با هم نداشتند. فایل ورد را باز کردم و دکمۀ پخش رکوردر را فشار دادم. در معراج دو جوان به نام‌های ابوزهرا و سلمان با لباس مدافعان حرم، سجاد را به گوشه‌ای کشیدند و به او گفتند که مصطفی ماموریتی را به آنها واگذار کرده که باید انجامش دهند. او گفته بود اگر شهید شدم قولی به یکی از رفقا داده‌ام که تا امروز اسباب شرمندگی‌ام شده. هرطور شده کارهای او را هماهنگ کنید و به منطقه ببریدش. چند روز بعد سلمان زنگ زد و قرار ملاقاتی را در محله خودشان در شمیران گذاشت و در همان جلسه گفت تا چند روز دیگر به لبنان می‌رویم و از آنجا به سوریه خواهیم رفت. بلیط لبنان هزینۀ قابل توجهی داشت و مثل همیشه تمام هزینه‌های سفر به عهدۀ خود بچه‌ها بود. فشار مالی در آن چند روز بار دیگر سجاد را مستاصل کرده بود. به هر دری میزد پول جور نمی‌شد. باز هم مثل سفرهای به عراق در اوج اضطرار و در آخرین لحظه توانست مقداری پول قرض بگیرد و با هزار امید بلیط تهیه شد و بچه‌ها راهی شدند. او آن روزها تقریباً بیست میلیون تومان به خاطر سفرهایش مقروض بود. (صفحه ۸۲ تا ۸۳)

کتاب نخسایی‌ها؛ روایتی از زندگی شهید سجاد عفتی، نوشته مصطفی آقامحمدلو در ۱۲۸ صفحه مصور، در شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان در زمستان ۱۴۰۱ توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ ششم رسید.

منبع: خبرگزاری ایرنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.